ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
کار فرهنگی باید بیشتر دنبال معنویت باشد
اکبر رحمتی:من در کارهایم هیچوقت درگیر مقوله دستمزد و مباحث مالی نبودهام، چرا که از نگاه فرهنگی به این کارها نگریستهام. پول برای من در مرحله آخر بود و اصل کیفیت کار و بحث فرهنگی بود که انجام میدادیم مانند نقشی که آموزشوپرورش روی جامعه دارد؛ یعنی بعد معنوی در این کارها برای من بیشتر بود و به پول فکر نمیکردم و این موضوع برای من گامی فرهنگی بود. به دستمزدهای نجومی اعتقاد ندارم و این سبک مواجهه با هنرمندان و کار فرهنگی مانند شعلهای است که لحظهای دیگر خاموش میشود، مانا و ماندگار نیست؛ کار فرهنگی باید بیشتر دنبال معنویت باشد و خروجیاش به درد جامعه بخورد؛ راهگشا و آموزنده باشد و برای من این بعد همیشه مدنظر بود.
گفتههای این بازیگر پیشکسوت سینما در ایرنا
هنرمندان در فضای مجازی
در فضای مجازی امروز سری میزنیم به حوزههای فرهنگی و هنری از جمله ادبیات و موسیقی تا ببینیم اهل فرهنگ و هنر از چه گفته و نوشتهاند. آنچه میخوانید تنها گزیدهای از این حرفها و نقلهاست.
اهل موسیقی
کیهان کلهر نوازنده و آهنگساز سرشناس ایرانی در اینستاگرامش ویدیویی از استادی سازساز منتشر کرده که در حال سمباده زدن بر چوب دسته یک کمانچه است. کلهر در متن کوتاهی از این استادان تشکر کرده و نوشته «از دل و دیده، گرامیتر هم آیا هست؟ «دست» آری، ز دل و دیده گرامیتر «دست» و چوبی که در دستان هنرمند کوشا خانم ندا شیروی ساز و دمساز میگردد.» یکی از طرفداران کلهر هم در پاسخ به این متن و ویدیو برای استاد نوشته: «خشک سیمی، خشک چوبی، خشک پوست/ از کجا میآید این آوای دوست؟»
سیروان خسروی خواننده پاپ کشورمان هم در اینستاگرامش ویدیویی منتشر کرده و خبر از کنسرتی تازه داده است. او نوشته «کنسرت تهران ۲۲ تیر. اطلاعات بیشتر در مورد زمان بلیت فروشی بزودی اعلام میشه.» او در توضیح ویدیو هم نوشته: «ویدیو اجرای «به همین زودی» در رشت (به کارگردانی محسن متفکریان) هم در آینده نزدیک منتشر میشه.»
بابک چمنآرا مدیر نشر بتهوون از کارگاهی درباره شنیدن موسیقی خبر داده و در اینستاگرام مفصل درباره این موضوع توضیح داده است. او نوشته:«دقیقاً به همین سادگی؛ میخوایم با هم موسیقی گوش کنیم و بعدش دربارهاش با هم صحبت کنیم؛ درباره چی؟ درباره حس و تأثیری که ازش گرفتیم... درباره دوست داشتن/نداشتنش... درباره دلایل عمر طولانی/کوتاه یک اثر موسیقی. درباره خاطراتی که یک اثر موسیقایی برامون میسازد و مثبت میکنه. درباره اینکه چرا دلمون میخواد یک اثر رو یک بار/چندبار بشنویم. حتی درباره موارد حقوق متعلق به اثر و صاحب اثر. درباره اینکه به چی میگیم کیفیت و درباره چیزهایی که با «با هم موسیقی گوش کردن» به ذهن هر کدوممون میرسه. اثری که هر جلسه با هم گوش خواهیم کرد؛ ممکنه رسمی یا غیررسمی؛ مجاز یا غیرمجاز؛ جدید یا قدیمی؛ اثر منتشر شده یا خصوصی و حتی در هر سبک و ژانر موسیقی و هر دوره هنری باشه...»
اهل ادبیات
اسدامرایی مترجم سرشناس ایرانی در اینستاگرامش خبر از انتشار کتاب تازه کامیار عابدی شعرشناس و پژوهشگر ادبی معاصر نوشته و در توضیح کتاب آورده است: «کتاب مستطاب کلاغ» با گردآوری و تحلیل کامیار عابدی منتشر شد. در این کتاب مؤلف پس از مقدمهای درباره حضور کلاغ در شعر و نثر ایران و جهان، روایتهای مختلف چهار حکایت و داستان و شعر مربوط به کلاغ را در ادبیات منظوم و منثور ایران و جهان گردآوری و شناسایی و تحلیل کرده است. حکایت اول همان حکایت «کلاغ و روباه» معروف است که روایتهای ایزوپ، لافونتن، کریلف، اشرفالدین نسیم شمال، ایرج میرزا، حبیب یغمایی، نیر سعیدی و میرزا علیاکبر صابر از آن در دست است و روایت یغمایی در ایران از همه مشهورتر است و در کتابهای درسی هم آمده است. حکایت دوم حکایت «کلاغ و طاووس» است که ایزوپ، کلیله و دمنه، عبدالرحمن جامی، لافونتن، کریلف، پروین اعتصامی و نیر سعیدی آن را به نظم و نثر درآوردهاند و روایت کلیله و دمنه در ایران از همه مشهورتر است. حکایت سوم حکایت «کلاغ و عقاب» است که عنصری بلخی، ناصرخسرو، پوشکین، نیما یوشیج، پرویز ناتل خانلری، منوچهر شیبانی، مصطفی رحیمی، فخرالدین مزارعی، عزیز دولتآبادی و بهرام طوسی روایتها و بازتابهای مختلفی از آن به دست دادهاند و روایت خانلری در ایران از همه مشهورتر است. حکایت چهارم حکایت «کلاغ و شاعر محزون» از ادگار آلن پو شاعر و نویسنده امریکایی است که روایتهای شجاعالدین شفا، صادق چوبک، مسعود فرزاد، مهستی بحرینی، مهدی اخوان ثالث، محمد دهقانی، احمد میرعلایی، سپیده جدیری، حسین الهی قمشهای و محمدصادق رئیسی از آن در دست است.
دیگه چه خبر
خانه کتابدار با انتشار ویدیویی از مراسمی که بهبهانه سالروز تولد توران میرهادی برگزار کرده، نوشته و در گزارشی آورده: «تولد خانم میرهادی بهانهای شد تا در خانه کتابدار میزبان مدیران و معلمان مدارس از مناطق چندگانه تهران باشیم. به پیشنهاد اعضای حلقه مطالعاتی بانوان خانه کتابدار که از سال ۹۸ مطالعه آثار خانم میرهادی را شروع کردهاند و جلسههای هفتگی خود را با تمرکز بر این موضوع پیش میبرند، روز یکشنبه ۲۹ خرداد، ویژه برنامهای با عنوان آشنایی با بانو توران میرهادی و اندیشههای ایشان با حضور تعدادی از مدیران، معلمان، مربیان و اعضای حلقه برگزار شد.»
اهل موسیقی
کیهان کلهر نوازنده و آهنگساز سرشناس ایرانی در اینستاگرامش ویدیویی از استادی سازساز منتشر کرده که در حال سمباده زدن بر چوب دسته یک کمانچه است. کلهر در متن کوتاهی از این استادان تشکر کرده و نوشته «از دل و دیده، گرامیتر هم آیا هست؟ «دست» آری، ز دل و دیده گرامیتر «دست» و چوبی که در دستان هنرمند کوشا خانم ندا شیروی ساز و دمساز میگردد.» یکی از طرفداران کلهر هم در پاسخ به این متن و ویدیو برای استاد نوشته: «خشک سیمی، خشک چوبی، خشک پوست/ از کجا میآید این آوای دوست؟»
سیروان خسروی خواننده پاپ کشورمان هم در اینستاگرامش ویدیویی منتشر کرده و خبر از کنسرتی تازه داده است. او نوشته «کنسرت تهران ۲۲ تیر. اطلاعات بیشتر در مورد زمان بلیت فروشی بزودی اعلام میشه.» او در توضیح ویدیو هم نوشته: «ویدیو اجرای «به همین زودی» در رشت (به کارگردانی محسن متفکریان) هم در آینده نزدیک منتشر میشه.»
بابک چمنآرا مدیر نشر بتهوون از کارگاهی درباره شنیدن موسیقی خبر داده و در اینستاگرام مفصل درباره این موضوع توضیح داده است. او نوشته:«دقیقاً به همین سادگی؛ میخوایم با هم موسیقی گوش کنیم و بعدش دربارهاش با هم صحبت کنیم؛ درباره چی؟ درباره حس و تأثیری که ازش گرفتیم... درباره دوست داشتن/نداشتنش... درباره دلایل عمر طولانی/کوتاه یک اثر موسیقی. درباره خاطراتی که یک اثر موسیقایی برامون میسازد و مثبت میکنه. درباره اینکه چرا دلمون میخواد یک اثر رو یک بار/چندبار بشنویم. حتی درباره موارد حقوق متعلق به اثر و صاحب اثر. درباره اینکه به چی میگیم کیفیت و درباره چیزهایی که با «با هم موسیقی گوش کردن» به ذهن هر کدوممون میرسه. اثری که هر جلسه با هم گوش خواهیم کرد؛ ممکنه رسمی یا غیررسمی؛ مجاز یا غیرمجاز؛ جدید یا قدیمی؛ اثر منتشر شده یا خصوصی و حتی در هر سبک و ژانر موسیقی و هر دوره هنری باشه...»
اهل ادبیات
اسدامرایی مترجم سرشناس ایرانی در اینستاگرامش خبر از انتشار کتاب تازه کامیار عابدی شعرشناس و پژوهشگر ادبی معاصر نوشته و در توضیح کتاب آورده است: «کتاب مستطاب کلاغ» با گردآوری و تحلیل کامیار عابدی منتشر شد. در این کتاب مؤلف پس از مقدمهای درباره حضور کلاغ در شعر و نثر ایران و جهان، روایتهای مختلف چهار حکایت و داستان و شعر مربوط به کلاغ را در ادبیات منظوم و منثور ایران و جهان گردآوری و شناسایی و تحلیل کرده است. حکایت اول همان حکایت «کلاغ و روباه» معروف است که روایتهای ایزوپ، لافونتن، کریلف، اشرفالدین نسیم شمال، ایرج میرزا، حبیب یغمایی، نیر سعیدی و میرزا علیاکبر صابر از آن در دست است و روایت یغمایی در ایران از همه مشهورتر است و در کتابهای درسی هم آمده است. حکایت دوم حکایت «کلاغ و طاووس» است که ایزوپ، کلیله و دمنه، عبدالرحمن جامی، لافونتن، کریلف، پروین اعتصامی و نیر سعیدی آن را به نظم و نثر درآوردهاند و روایت کلیله و دمنه در ایران از همه مشهورتر است. حکایت سوم حکایت «کلاغ و عقاب» است که عنصری بلخی، ناصرخسرو، پوشکین، نیما یوشیج، پرویز ناتل خانلری، منوچهر شیبانی، مصطفی رحیمی، فخرالدین مزارعی، عزیز دولتآبادی و بهرام طوسی روایتها و بازتابهای مختلفی از آن به دست دادهاند و روایت خانلری در ایران از همه مشهورتر است. حکایت چهارم حکایت «کلاغ و شاعر محزون» از ادگار آلن پو شاعر و نویسنده امریکایی است که روایتهای شجاعالدین شفا، صادق چوبک، مسعود فرزاد، مهستی بحرینی، مهدی اخوان ثالث، محمد دهقانی، احمد میرعلایی، سپیده جدیری، حسین الهی قمشهای و محمدصادق رئیسی از آن در دست است.
دیگه چه خبر
خانه کتابدار با انتشار ویدیویی از مراسمی که بهبهانه سالروز تولد توران میرهادی برگزار کرده، نوشته و در گزارشی آورده: «تولد خانم میرهادی بهانهای شد تا در خانه کتابدار میزبان مدیران و معلمان مدارس از مناطق چندگانه تهران باشیم. به پیشنهاد اعضای حلقه مطالعاتی بانوان خانه کتابدار که از سال ۹۸ مطالعه آثار خانم میرهادی را شروع کردهاند و جلسههای هفتگی خود را با تمرکز بر این موضوع پیش میبرند، روز یکشنبه ۲۹ خرداد، ویژه برنامهای با عنوان آشنایی با بانو توران میرهادی و اندیشههای ایشان با حضور تعدادی از مدیران، معلمان، مربیان و اعضای حلقه برگزار شد.»
انیمیشن صنعتی، صنعت انیمیشن
امیر سحرخیز
کارگردان و تهیهکننده انیمیشن
دوازدهمین جشنواره پویانمایی تهران، خردادماه با نمایش آثار منتخب داخلی و خارجی، برگزاری جلسات نقد و نشستهای تخصصی و برپایی بازار ملی با حضور تولیدکنندگان و فعالان صنعت انیمیشن ایران، با حدود یک سال تأخیر به دلیل همهگیری ویروس کرونا برگزار شد. بدونشک این جشنواره با بیش از بیستوپنج سال سابقه، مهمترین رویداد انیمیشنی و بزرگترین دورهمی فعالان انیمیشن ایران محسوب میشود. آنچه در این دوره به وضوح به چشم میآمد، استمرار در روند افزایش کیفیت تولیدات، بخصوص در بخش فیلمهای کوتاه بود. اگرچه سالها است با اطمینان میتوان گفت آثار انیمیشن کوتاه (و حتی دانشجویی و تجربی) ایرانی جایگاه خود را در جهان تثبیت کرده، اما شاید این نکته که تقریباً تمامی این آثار در دوران همهگیری ویروس کرونا و شرایط قرنطینه تولید شدهاند توجه ویژهای میطلبد.
با نگاهی به بازار جهانی انیمیشن درمییابیم طی دو سال گذشته میزان تقاضا در مجموعههای انیمیشن (حتی برای مخاطب بزرگسال) در نتیجه شیوع ویروس کرونا و شرایط قرنطینه در جهان، رو به افزایش بوده و در نتیجه بازار کار برای فعالان انیمیشن در سراسر جهان رشد بیسابقهای را تجربه کرده است.
با توقف فیلمبرداری فیلمهای داستانی به دلیل محدودیتهایی که کرونا به سینما تحمیل کرد و نیز بسته شدن و محدودیت فعالیت سالنهای نمایش، صنعت سینما در جهان با 68درصد کاهش مخاطب و فروش مواجه شد و در آستانه ورشکستگی قرار گرفت. در این میان و در شرایطی کاملاً متفاوت، انیمیشن رونق گرفت و فرصت بینظیری برای افزایش حجم تولید آثار پویانمایی فراهم شد. با حضور پلتفرمهای جدید نمایش آنلاین، صنعت سرگرمی با تحول پارادایمی نوینی در تولید و توزیع آثار روبهرو شد. تقاضا برای محصولات انیمیشن افزایش یافت و از آنجا که تولیدات پویانمایی میتوانستند در شرایط دورکاری ادامه یابند، بازار این نوع محصولات رشد چشمگیری یافت. حجم بازار انیمیشن جهان در سال ۲۰۲۰، معادل ۲۷۲میلیارد دلار بوده است؛ چیزی نزدیک به تولید ناخالص داخلی کشورهای رومانی و جمهوریچک! و پیشبینی میشود این بازار تا سال ۲۰۲۶ به عدد ۴۷۳میلیارد دلار برسد، اما سهم ایران از این بازار رو به رشد چیست؟
در سالهای گذشته تولیدات انیمیشن تلویزیونی و سینمایی در ایران رشد کیفی و کمی قابلتوجهی را تجربه کردهاند. حضور این تولیدات در جشنوارههای خارجی و بازارهای جهانی، اثباتی بر این مدعا است و نشانگر این مهم که رشد کیفی و کمی در کنار استمرار تولید و ایجاد فضای امن و همراه با آرامش برای تولیدکننده، میتواند دستاوردهای مهمی به همراه داشته باشد. باید توجه داشت این افزایش کیفیت، نتیجه حضور هنرمندان جوان، خلاق و علاقهمندی است که توانایی تولید آثاری با کیفیت جهانی را ایجاد کردهاند؛ هنرمندانی که گاه با ناامیدی از تغییر شرایط تولید انیمیشن در ایران و با توجه به مهارت و توانایی خود، در تولیدات خارجی مشغول به فعالیت شدهاند و گاه در کمال تأسف به مهاجرت روی آوردهاند.
نکته دیگری که در این میان مغفول مانده، امکان بینظیر این قالب از قصهگویی، برای ایجاد شغل و کارآفرینی در دیگر حوزهها است. انیمیشن به پخش در تلویزیون و سینما محدود نمیشود. بخش مهمی از این آثار پس از پایان نمایش، دوره حیات خود را چه در ذهن مخاطب و چه در بازارهای جانبی، آغاز میکنند. انیمیشن از معدود تولیداتی است که میتواند از محصولات تولید شده در بازارهای مجاور خود بهرهمند شود.
علاوه بر این، با توجه به ارتقای کیفیت محصولات تولید شده در سالهای اخیر و مقایسه هزینه تولید در داخل و خارج از کشور (که گاه نزدیک به بیست برابر هزینه تولید داخلی میرسد) فروش خارجی آثار و صادرات این دست از محصولات فرهنگی، فرصت بینظیری برای ارزآوری ایجاد میکنند؛ فرصتی که برای سایر تولیدات غیرانیمیشنی تقریباً وجود ندارد.
شخصیتهای محبوب تلویزیونی و سینمایی از تأثیرگذارترین افراد در جامعه هستند و مهمترین پیامهای آموزشی و اخلاقی را به دلیل اعتمادی که در مخاطبین خود ایجاد کردهاند به سادگی منتقل میکنند؛ کاری که هزاران تبلیغ و محتوای تولید شده سفارشی از انجام آن عاجز است.
متأسفانه رشد صنعت انیمیشن و یا به عبارت دیگر تولید انیمیشن صنعتی در ایران، با میزان افزایش کیفیت آثار و نیروی کار شاغل در این حوزه همخوانی ندارد. وجود موانع متعدد حقوقی و نیز عدم توجه و آشنایی با حجم بازار و ارزش و پتانسیل نهفته در انیمیشن، از جمله دلایل این سکون است.
در سالهای اخیر بازیگران اصلی تولید انیمیشن در ایران از جمله مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و انیمیشن، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و مرکز پویانمایی صبا نقش غیرقابل انکاری در رشد کمی و کیفی تولیدات انیمیشن ایفا کردهاند. در این میان باید به تولیدکنندگان خصوصی (مانند مرحوم محمد ابوالحسنی) که سرمایه خود را در تولید انیمیشن به خطر انداختند و نیز دانشگاهها و مراکز آموزشی که وظیفه تربیت هنرمندان این رشته را به بهترین شکل به انجام رساندهاند توجه ویژه داشت. انیمیشن برادری خود را ثابت کرده است و حالا نوبت رفع موانع قانونی است که میتواند این چاه نفت را به بهرهبرداری برساند. افزایش حجم و بودجه تولید، ایجاد فضایی برای نمایش مداوم، کمک به بهرهمندی از محصولات جانبی، ایجاد فضای امن و آرام برای تولیدکننده و نیز ایجاد فرصت فروش خارجی با توجه به کیفیت تولیدات داخلی از مهمترین نیازهای امروز انیمیشن است.
کارگردان و تهیهکننده انیمیشن
دوازدهمین جشنواره پویانمایی تهران، خردادماه با نمایش آثار منتخب داخلی و خارجی، برگزاری جلسات نقد و نشستهای تخصصی و برپایی بازار ملی با حضور تولیدکنندگان و فعالان صنعت انیمیشن ایران، با حدود یک سال تأخیر به دلیل همهگیری ویروس کرونا برگزار شد. بدونشک این جشنواره با بیش از بیستوپنج سال سابقه، مهمترین رویداد انیمیشنی و بزرگترین دورهمی فعالان انیمیشن ایران محسوب میشود. آنچه در این دوره به وضوح به چشم میآمد، استمرار در روند افزایش کیفیت تولیدات، بخصوص در بخش فیلمهای کوتاه بود. اگرچه سالها است با اطمینان میتوان گفت آثار انیمیشن کوتاه (و حتی دانشجویی و تجربی) ایرانی جایگاه خود را در جهان تثبیت کرده، اما شاید این نکته که تقریباً تمامی این آثار در دوران همهگیری ویروس کرونا و شرایط قرنطینه تولید شدهاند توجه ویژهای میطلبد.
با نگاهی به بازار جهانی انیمیشن درمییابیم طی دو سال گذشته میزان تقاضا در مجموعههای انیمیشن (حتی برای مخاطب بزرگسال) در نتیجه شیوع ویروس کرونا و شرایط قرنطینه در جهان، رو به افزایش بوده و در نتیجه بازار کار برای فعالان انیمیشن در سراسر جهان رشد بیسابقهای را تجربه کرده است.
با توقف فیلمبرداری فیلمهای داستانی به دلیل محدودیتهایی که کرونا به سینما تحمیل کرد و نیز بسته شدن و محدودیت فعالیت سالنهای نمایش، صنعت سینما در جهان با 68درصد کاهش مخاطب و فروش مواجه شد و در آستانه ورشکستگی قرار گرفت. در این میان و در شرایطی کاملاً متفاوت، انیمیشن رونق گرفت و فرصت بینظیری برای افزایش حجم تولید آثار پویانمایی فراهم شد. با حضور پلتفرمهای جدید نمایش آنلاین، صنعت سرگرمی با تحول پارادایمی نوینی در تولید و توزیع آثار روبهرو شد. تقاضا برای محصولات انیمیشن افزایش یافت و از آنجا که تولیدات پویانمایی میتوانستند در شرایط دورکاری ادامه یابند، بازار این نوع محصولات رشد چشمگیری یافت. حجم بازار انیمیشن جهان در سال ۲۰۲۰، معادل ۲۷۲میلیارد دلار بوده است؛ چیزی نزدیک به تولید ناخالص داخلی کشورهای رومانی و جمهوریچک! و پیشبینی میشود این بازار تا سال ۲۰۲۶ به عدد ۴۷۳میلیارد دلار برسد، اما سهم ایران از این بازار رو به رشد چیست؟
در سالهای گذشته تولیدات انیمیشن تلویزیونی و سینمایی در ایران رشد کیفی و کمی قابلتوجهی را تجربه کردهاند. حضور این تولیدات در جشنوارههای خارجی و بازارهای جهانی، اثباتی بر این مدعا است و نشانگر این مهم که رشد کیفی و کمی در کنار استمرار تولید و ایجاد فضای امن و همراه با آرامش برای تولیدکننده، میتواند دستاوردهای مهمی به همراه داشته باشد. باید توجه داشت این افزایش کیفیت، نتیجه حضور هنرمندان جوان، خلاق و علاقهمندی است که توانایی تولید آثاری با کیفیت جهانی را ایجاد کردهاند؛ هنرمندانی که گاه با ناامیدی از تغییر شرایط تولید انیمیشن در ایران و با توجه به مهارت و توانایی خود، در تولیدات خارجی مشغول به فعالیت شدهاند و گاه در کمال تأسف به مهاجرت روی آوردهاند.
نکته دیگری که در این میان مغفول مانده، امکان بینظیر این قالب از قصهگویی، برای ایجاد شغل و کارآفرینی در دیگر حوزهها است. انیمیشن به پخش در تلویزیون و سینما محدود نمیشود. بخش مهمی از این آثار پس از پایان نمایش، دوره حیات خود را چه در ذهن مخاطب و چه در بازارهای جانبی، آغاز میکنند. انیمیشن از معدود تولیداتی است که میتواند از محصولات تولید شده در بازارهای مجاور خود بهرهمند شود.
علاوه بر این، با توجه به ارتقای کیفیت محصولات تولید شده در سالهای اخیر و مقایسه هزینه تولید در داخل و خارج از کشور (که گاه نزدیک به بیست برابر هزینه تولید داخلی میرسد) فروش خارجی آثار و صادرات این دست از محصولات فرهنگی، فرصت بینظیری برای ارزآوری ایجاد میکنند؛ فرصتی که برای سایر تولیدات غیرانیمیشنی تقریباً وجود ندارد.
شخصیتهای محبوب تلویزیونی و سینمایی از تأثیرگذارترین افراد در جامعه هستند و مهمترین پیامهای آموزشی و اخلاقی را به دلیل اعتمادی که در مخاطبین خود ایجاد کردهاند به سادگی منتقل میکنند؛ کاری که هزاران تبلیغ و محتوای تولید شده سفارشی از انجام آن عاجز است.
متأسفانه رشد صنعت انیمیشن و یا به عبارت دیگر تولید انیمیشن صنعتی در ایران، با میزان افزایش کیفیت آثار و نیروی کار شاغل در این حوزه همخوانی ندارد. وجود موانع متعدد حقوقی و نیز عدم توجه و آشنایی با حجم بازار و ارزش و پتانسیل نهفته در انیمیشن، از جمله دلایل این سکون است.
در سالهای اخیر بازیگران اصلی تولید انیمیشن در ایران از جمله مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و انیمیشن، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و مرکز پویانمایی صبا نقش غیرقابل انکاری در رشد کمی و کیفی تولیدات انیمیشن ایفا کردهاند. در این میان باید به تولیدکنندگان خصوصی (مانند مرحوم محمد ابوالحسنی) که سرمایه خود را در تولید انیمیشن به خطر انداختند و نیز دانشگاهها و مراکز آموزشی که وظیفه تربیت هنرمندان این رشته را به بهترین شکل به انجام رساندهاند توجه ویژه داشت. انیمیشن برادری خود را ثابت کرده است و حالا نوبت رفع موانع قانونی است که میتواند این چاه نفت را به بهرهبرداری برساند. افزایش حجم و بودجه تولید، ایجاد فضایی برای نمایش مداوم، کمک به بهرهمندی از محصولات جانبی، ایجاد فضای امن و آرام برای تولیدکننده و نیز ایجاد فرصت فروش خارجی با توجه به کیفیت تولیدات داخلی از مهمترین نیازهای امروز انیمیشن است.
اخلاق منهای مذهب قادر به تزکیه نیست
اسماعیل علوی
دبیر گروه پایداری
انسان با نور دانش، بسیاری از زوایای تاریک هستی را درنوردیده و پاسخ مجهولات فراوانی را یافته و به علت وقوع بسیاری از پدیدهها واقف است. براین روال بشر امروز بر دریا و خشکی تسلط داشته و آنها را مقهور خویش ساخته و در راه بهبود زندگی خود بهکار گرفته است. تا آنجا که توسعه علم، انسان را قادر ساخته تا کهکشانها را رصد و فاصله اجرام سماوی را اندازهگیری کند و کموبیش از اوضاع پیچیده کیهان با آن عظمت و گستردگی باخبر باشد. حتی بشر توانسته از جاذبه زمین خارج شده و در اندیشه تسخیر فضا باشد. اما بشر امروز با وجود این همه موفقیتهای چشمگیر هنوز نتوانسته امور خود را به گونهای مطلوب اداره کرده و جرم و جنایت را از صحنه زندگی خویش برچیند. همچنین نتوانسته با همه توانمندی و اقتدار، آحاد جامعه را وظیفهشناس و درستکار بار آورد و عدل و داد را در کلیه شئون زندگی جمعی مستقر و زمینه سعادت و کامیابی خویش را فراهم آورد. بهراستی چرا مدنیتی که انسان را تا مرز شگفتیها پیش برده وبه آنچه که گذشتگان ماهم تصور نمیکردند رسانده، اما به خوشبختی واقعی نرسانده است؟ مگر نه اینکه بشر امروز از انسان دیروز بهمراتب در علم و تکنولوژی جلوتر است! پس چرا به کمال انسانی نزدیکتر نیست؟ چرا روح انسان همپای پیشرفت در علوم مادی رشد و تعالی نیافته و انسان از آرامش و احساس خوشبختی حقیقی برخوردار نیست؟ دلیل این محرومیتها چیست و ریشه آن کجاست؟
در پاسخ این پرسش باید گفت، ناکامی و محرومیت انسان امروز در بعد روحی، ناشی از خودناشناسی و عدم توجه به جنبههای غیرمادی انسان است. تمدنی که هماکنون در جهان بشری حاکم است با سرشت فطری انسان منطبق نبوده وهماهنگی ندارد. دراین تمدن انسان به معنای هویت انسانیاش فراموش شده و نیمه مادی اوست که مورد توجه و حمایت قرار داشته و جنبه معنوی انسان که نیمه بااهمیتتر انسان است مورد کملطفی و بیاعتنایی قرار دارد. در تمدن حاکم تقریباً تمام توجه مردم به مادیات معطوف بوده و سعادت انسان تنها در ارضای غرایز و اقناع تمنیات و ازدیاد لذایذ جستوجو میشود و برای تعالی معنوی و کسب فضیلتهای اخلاقی، ارزشی قائل نمیشود. حال آنکه خودشناسی ومعرفت النفس زیربنای سعادت بشر بهشمار آمده و آدمی در پرتو آن به نیازهای درونی و بیرونی خود پی برده و به پاکی و نیکی میگراید. حال آنکه در تمدن صنعتی شناخت انسان مورد توجه قرار نگرفته و برنامه زندگی بر وفق فطرت بنیانگذاری نشده است. از این رو با همه درخشش و فروغی که دارد، خوشبختی را به ارمغان نیاورده و موجبات رستگاری و سعادت ابنای بشر را فراهم نمیآورد.
در واقع بنای رفیع و خیرهکننده تمدن امروز، بدون توجه به سرشت و نیازهای حقیقی انسان بالا رفته و طبق نقشه فلسفه آفرینش انسان طراحی و پیش نرفته است. اساساً علمآموزی غیر از خودشناسی موردنظر اسلام است. همچنان که دانشمند شدن غیر از خودآگاهی معنوی است. چه بسیارند افرادی که در رشتههای مختلف علوم تحصیل کرده و مدارج عالی دانش را پیمودهاند، ولی خود را نمیشناسند و به انسانیت خویش واقف نیستند. لذا ازکارهای پلید و گفتار و رفتار غیرانسانی مبرا نیستند. حال آنکه بشر برای نیل به سعادت حقیقی باید خود را آنطور که هست بشناسد.
اگر از آغاز نهضت علمی و بنیانگذاری تمدن صنعتی، موازنه ماده و معنا رعایت میشد و انسان وجهان با هم مورد مطالعه قرار میگرفتند، بشر به موازات شناخت طبیعت خود را هم میشناخت و نیازهای درونی خویش را دوشادوش نیازهای بیرونی برآورده میکرد جهان امروز وضع دیگری داشت و بشریت تا این حد از ظلم، تبعیض، جرم و جنایت، ناپاکی و فساد اخلاق و... در رنج نبود. ولی چنین نشد.
جنبش حیرتبرانگیز توسعه علم وصنعت در دو قرن اخیر بشر را آنچنان مبهوت کرده که معنویات را از یاد برده است. همچنان که ایمان را ناچیز شمرده و تعالیم آسمانی را بیارزش میداند. در چنین شرایطی رفته رفته انسان مسئولیت خود را در قبال ارزشها فراموش کرده، تقوی کهنهپرستی و اخلاق حمیده موهوم خوانده میشود. مکارم اخلاقی و ارزشهای انسانی برباد رفته، پیوندهای روحی یکی بعد از دیگری از هم گسسته، طغیان و سرکشی توجیه میشود ولاابالیگری و بیقیدوبندی اخلاقی رایج و فساد اخلاق همچون ابر تیرهای افق زندگی مردم را پوشانده است.
دراین میان کسانی فکر میکردند که با گسترش تمدن صنعتی و رشد فرهنگ عمومی، بشر از تعالیم الهی و دستورات پیامبران بینیاز خواهد شد. چرا که دانش جای دین نخواهد نشست! و علم خلأ معنوی را پرکرده، مردم وظیفهشناس میشوند و خود به خود به راه صلاح و رستگاری گرایش مییابند. همچنین گفته میشود دوران اخلاق منهای مذهب فرارسیده و از این پس علم وخرد مشکلات اخلاقی را حل میکنند. غرایز و شهوات را تعدیل و مردم در پرتو علم و دانش به مکارم اخلاق و سجایای انسانی متخلق میشوند. بدین ترتیب دنیا از فساد و تباهی مصون میماند! غافل از آنکه در عمل چنین نشد و نفس اماره بر علم فائق آمده و دانش بشری نتوانست بر نفس اماره لجام زند. در هرحال در عمل ثابت شد که اگر چه علم به رفاه آدمی انجامید، اما در تزکیه نفس، سلامت فکر و پاکسازی اخلاقی مؤثر واقع نشد.
دبیر گروه پایداری
انسان با نور دانش، بسیاری از زوایای تاریک هستی را درنوردیده و پاسخ مجهولات فراوانی را یافته و به علت وقوع بسیاری از پدیدهها واقف است. براین روال بشر امروز بر دریا و خشکی تسلط داشته و آنها را مقهور خویش ساخته و در راه بهبود زندگی خود بهکار گرفته است. تا آنجا که توسعه علم، انسان را قادر ساخته تا کهکشانها را رصد و فاصله اجرام سماوی را اندازهگیری کند و کموبیش از اوضاع پیچیده کیهان با آن عظمت و گستردگی باخبر باشد. حتی بشر توانسته از جاذبه زمین خارج شده و در اندیشه تسخیر فضا باشد. اما بشر امروز با وجود این همه موفقیتهای چشمگیر هنوز نتوانسته امور خود را به گونهای مطلوب اداره کرده و جرم و جنایت را از صحنه زندگی خویش برچیند. همچنین نتوانسته با همه توانمندی و اقتدار، آحاد جامعه را وظیفهشناس و درستکار بار آورد و عدل و داد را در کلیه شئون زندگی جمعی مستقر و زمینه سعادت و کامیابی خویش را فراهم آورد. بهراستی چرا مدنیتی که انسان را تا مرز شگفتیها پیش برده وبه آنچه که گذشتگان ماهم تصور نمیکردند رسانده، اما به خوشبختی واقعی نرسانده است؟ مگر نه اینکه بشر امروز از انسان دیروز بهمراتب در علم و تکنولوژی جلوتر است! پس چرا به کمال انسانی نزدیکتر نیست؟ چرا روح انسان همپای پیشرفت در علوم مادی رشد و تعالی نیافته و انسان از آرامش و احساس خوشبختی حقیقی برخوردار نیست؟ دلیل این محرومیتها چیست و ریشه آن کجاست؟
در پاسخ این پرسش باید گفت، ناکامی و محرومیت انسان امروز در بعد روحی، ناشی از خودناشناسی و عدم توجه به جنبههای غیرمادی انسان است. تمدنی که هماکنون در جهان بشری حاکم است با سرشت فطری انسان منطبق نبوده وهماهنگی ندارد. دراین تمدن انسان به معنای هویت انسانیاش فراموش شده و نیمه مادی اوست که مورد توجه و حمایت قرار داشته و جنبه معنوی انسان که نیمه بااهمیتتر انسان است مورد کملطفی و بیاعتنایی قرار دارد. در تمدن حاکم تقریباً تمام توجه مردم به مادیات معطوف بوده و سعادت انسان تنها در ارضای غرایز و اقناع تمنیات و ازدیاد لذایذ جستوجو میشود و برای تعالی معنوی و کسب فضیلتهای اخلاقی، ارزشی قائل نمیشود. حال آنکه خودشناسی ومعرفت النفس زیربنای سعادت بشر بهشمار آمده و آدمی در پرتو آن به نیازهای درونی و بیرونی خود پی برده و به پاکی و نیکی میگراید. حال آنکه در تمدن صنعتی شناخت انسان مورد توجه قرار نگرفته و برنامه زندگی بر وفق فطرت بنیانگذاری نشده است. از این رو با همه درخشش و فروغی که دارد، خوشبختی را به ارمغان نیاورده و موجبات رستگاری و سعادت ابنای بشر را فراهم نمیآورد.
در واقع بنای رفیع و خیرهکننده تمدن امروز، بدون توجه به سرشت و نیازهای حقیقی انسان بالا رفته و طبق نقشه فلسفه آفرینش انسان طراحی و پیش نرفته است. اساساً علمآموزی غیر از خودشناسی موردنظر اسلام است. همچنان که دانشمند شدن غیر از خودآگاهی معنوی است. چه بسیارند افرادی که در رشتههای مختلف علوم تحصیل کرده و مدارج عالی دانش را پیمودهاند، ولی خود را نمیشناسند و به انسانیت خویش واقف نیستند. لذا ازکارهای پلید و گفتار و رفتار غیرانسانی مبرا نیستند. حال آنکه بشر برای نیل به سعادت حقیقی باید خود را آنطور که هست بشناسد.
اگر از آغاز نهضت علمی و بنیانگذاری تمدن صنعتی، موازنه ماده و معنا رعایت میشد و انسان وجهان با هم مورد مطالعه قرار میگرفتند، بشر به موازات شناخت طبیعت خود را هم میشناخت و نیازهای درونی خویش را دوشادوش نیازهای بیرونی برآورده میکرد جهان امروز وضع دیگری داشت و بشریت تا این حد از ظلم، تبعیض، جرم و جنایت، ناپاکی و فساد اخلاق و... در رنج نبود. ولی چنین نشد.
جنبش حیرتبرانگیز توسعه علم وصنعت در دو قرن اخیر بشر را آنچنان مبهوت کرده که معنویات را از یاد برده است. همچنان که ایمان را ناچیز شمرده و تعالیم آسمانی را بیارزش میداند. در چنین شرایطی رفته رفته انسان مسئولیت خود را در قبال ارزشها فراموش کرده، تقوی کهنهپرستی و اخلاق حمیده موهوم خوانده میشود. مکارم اخلاقی و ارزشهای انسانی برباد رفته، پیوندهای روحی یکی بعد از دیگری از هم گسسته، طغیان و سرکشی توجیه میشود ولاابالیگری و بیقیدوبندی اخلاقی رایج و فساد اخلاق همچون ابر تیرهای افق زندگی مردم را پوشانده است.
دراین میان کسانی فکر میکردند که با گسترش تمدن صنعتی و رشد فرهنگ عمومی، بشر از تعالیم الهی و دستورات پیامبران بینیاز خواهد شد. چرا که دانش جای دین نخواهد نشست! و علم خلأ معنوی را پرکرده، مردم وظیفهشناس میشوند و خود به خود به راه صلاح و رستگاری گرایش مییابند. همچنین گفته میشود دوران اخلاق منهای مذهب فرارسیده و از این پس علم وخرد مشکلات اخلاقی را حل میکنند. غرایز و شهوات را تعدیل و مردم در پرتو علم و دانش به مکارم اخلاق و سجایای انسانی متخلق میشوند. بدین ترتیب دنیا از فساد و تباهی مصون میماند! غافل از آنکه در عمل چنین نشد و نفس اماره بر علم فائق آمده و دانش بشری نتوانست بر نفس اماره لجام زند. در هرحال در عمل ثابت شد که اگر چه علم به رفاه آدمی انجامید، اما در تزکیه نفس، سلامت فکر و پاکسازی اخلاقی مؤثر واقع نشد.
اتاق تاریک، شاید جایی از ذهن ما باشد
دکتر مهدی نیک عهد
پژوهشگر حوزه کودک و رسانه
فیلم «اتاق تاریک»، درامی اجتماعی با موضوعی درباره کودکان و نه برای کودکان، به کارگردانی و نویسندگی روحالله حجازی است. این فیلم در شمار نخستین فیلمهای ایرانی است که قصهای مرتبط با کودکآزاری دارد. فرهاد (ساعد سهیلی) و هاله (ساره بیات) زوجی هستند که به همراه فرزندشان، امیر در تهران زندگی میکنند. پس از اینکه فرزند این خانواده مدتی مفقود و سپس یافت میشود، فرهاد متوجه علائمی در کودک میشود که نشان از آزار جنسی دارد و...
در واقع یکی از پنهانترین آسیبها در حوزه کودکان، کودک آزاری و بویژه نوع جنسی آن است. پنهان به این اعتبار که در سطح گسترده و در رسانههای بصری به آن پرداخته نمیشود و خود این موضوع هم ریشه در بستر فرهنگی کشورمان دارد که امکان پرداختن به چنین موضوعاتی را سلب میکند و مسکوت باقی میگذارد. شاید همین ملاحظات یا تابوها باعث شده که این فیلم، در حد یک سوءتفاهم به این مقوله پرداخته است.
نوع مواجهه صحیح، هم با خاطی و هم با قربانی کودک آزاری، مقولهای مهم است که در این فیلم مجالی برای پرداختن به آن نبوده و در سطح باقی مانده است؛ با این حال فیلم اشاراتی به تجربه تلخ قربانیان کودک آزاری و تأثیر آن بر دوران بزرگسالیشان
دارد.
اتاق تاریک، در عین حال که به مقوله کودک آزاری میپردازد، به ذهن مخاطب نسبت به قضاوت زودهنگام هشدار میدهد و مخاطب را به این باور میرساند که شک و شبهههای بیاساس، بیگمان به ما و زندگی اجتماعی و تعاملاتمان ضربه میزند. در این فیلم میبینیم که زود قضاوت کردن چه محدودیتها، محرومیتها و تحقیرهایی را برای کودک به وجود میآورد و چه آسیبهایی بر روابط اجتماعی خانواده وارد میکند.
خوانش مهم و ضروری دیگر از این فیلم آن است که والدین نباید تجربیات و خاطرات تلخ، یا رویدادهای ناگوار، نواقص و کاستیها و کمبودهایی که خود یا نسل آنها تجربه کرده، به کودک خود یا کودکان امروزی تعمیم دهند.
در واقع اتاق تاریک، ما را با این واقعیت مواجه میکند که افراط و تفریط در توجه به کودک، در مراقبت و کنترل، در دلواپسی و بیخیالی ممکن است استرسها، آسیبها و وسواسهایی را به کودک منتقل کند که تا بزرگسالی همراه او باشد.
دیدن این فیلم از اینرو مهم است که باعث میشود مصادیقی برای تجدیدنظر و مدیریت مواجهاتمان با مسائل مرتبط با کودکان داشته باشیم. اتاق تاریک نه فقط نوعی تنبیه مورد اشاره در فیلم، بلکه شاید جایی از ذهن ما باشد که در آن، مواجهات ناصحیحی نهادینه شده، که مانع برخورد منطقی با مسائل میشوند. اتاق تاریک نوعی پاک کردن صورت مسأله و ایجاد مسأله یا مشکلی جدید است. این فیلم ۱۱۰ دقیقه و محصول سال ۱۳۹۶ است.
اتاق تاریک
تهیهکننده و کارگردان: روحالله حجازی
پژوهشگر حوزه کودک و رسانه
فیلم «اتاق تاریک»، درامی اجتماعی با موضوعی درباره کودکان و نه برای کودکان، به کارگردانی و نویسندگی روحالله حجازی است. این فیلم در شمار نخستین فیلمهای ایرانی است که قصهای مرتبط با کودکآزاری دارد. فرهاد (ساعد سهیلی) و هاله (ساره بیات) زوجی هستند که به همراه فرزندشان، امیر در تهران زندگی میکنند. پس از اینکه فرزند این خانواده مدتی مفقود و سپس یافت میشود، فرهاد متوجه علائمی در کودک میشود که نشان از آزار جنسی دارد و...
در واقع یکی از پنهانترین آسیبها در حوزه کودکان، کودک آزاری و بویژه نوع جنسی آن است. پنهان به این اعتبار که در سطح گسترده و در رسانههای بصری به آن پرداخته نمیشود و خود این موضوع هم ریشه در بستر فرهنگی کشورمان دارد که امکان پرداختن به چنین موضوعاتی را سلب میکند و مسکوت باقی میگذارد. شاید همین ملاحظات یا تابوها باعث شده که این فیلم، در حد یک سوءتفاهم به این مقوله پرداخته است.
نوع مواجهه صحیح، هم با خاطی و هم با قربانی کودک آزاری، مقولهای مهم است که در این فیلم مجالی برای پرداختن به آن نبوده و در سطح باقی مانده است؛ با این حال فیلم اشاراتی به تجربه تلخ قربانیان کودک آزاری و تأثیر آن بر دوران بزرگسالیشان
دارد.
اتاق تاریک، در عین حال که به مقوله کودک آزاری میپردازد، به ذهن مخاطب نسبت به قضاوت زودهنگام هشدار میدهد و مخاطب را به این باور میرساند که شک و شبهههای بیاساس، بیگمان به ما و زندگی اجتماعی و تعاملاتمان ضربه میزند. در این فیلم میبینیم که زود قضاوت کردن چه محدودیتها، محرومیتها و تحقیرهایی را برای کودک به وجود میآورد و چه آسیبهایی بر روابط اجتماعی خانواده وارد میکند.
خوانش مهم و ضروری دیگر از این فیلم آن است که والدین نباید تجربیات و خاطرات تلخ، یا رویدادهای ناگوار، نواقص و کاستیها و کمبودهایی که خود یا نسل آنها تجربه کرده، به کودک خود یا کودکان امروزی تعمیم دهند.
در واقع اتاق تاریک، ما را با این واقعیت مواجه میکند که افراط و تفریط در توجه به کودک، در مراقبت و کنترل، در دلواپسی و بیخیالی ممکن است استرسها، آسیبها و وسواسهایی را به کودک منتقل کند که تا بزرگسالی همراه او باشد.
دیدن این فیلم از اینرو مهم است که باعث میشود مصادیقی برای تجدیدنظر و مدیریت مواجهاتمان با مسائل مرتبط با کودکان داشته باشیم. اتاق تاریک نه فقط نوعی تنبیه مورد اشاره در فیلم، بلکه شاید جایی از ذهن ما باشد که در آن، مواجهات ناصحیحی نهادینه شده، که مانع برخورد منطقی با مسائل میشوند. اتاق تاریک نوعی پاک کردن صورت مسأله و ایجاد مسأله یا مشکلی جدید است. این فیلم ۱۱۰ دقیقه و محصول سال ۱۳۹۶ است.
اتاق تاریک
تهیهکننده و کارگردان: روحالله حجازی
عکس نوشت
با حکم مجید زینالعابدین مشاور وزیر و مدیرعامل بنیاد رودکی و با مأموریت اعتلای دو ارکستر ملی ایران و سمفونیک تهران، اعضای شورای هنری ارکسترها برای دوره جدید انتخاب شدند. دکتر حسن ریاحی، نصیر حیدریان، کیاوش صاحبنسق، محمد میرزمانی و هادی آرزم به عضویت شورای هنری ارکستر سمفونیک تهران و همچنین حمید شاهنگیان، امیر بکان، همایون رحیمیان، سهراب کاشف و بهزاد عبدی بهعنوان 10 عضو دوره جدید شورای هنری ارکستر ملی ایران معرفی شدند. حمایت از اجراهای فاخر، اهتمام به برنامهریزی تقویم سالانه، انتخاب و همکاری شایستهترین نوازندگان و خوانندگان موسیقی کشور، دعوت از رهبران صاحب صلاحیت برای ارکسترها، انتخاب نمونههای درخشان از آثار آهنگسازان ایران و جهان، سفارش تولید آثار جدید و تدوین شیوههای ارتقای کیفی ارکسترها متناسب با سیاستهای راهبردی بنیاد رودکی از مأموریتهای این شوراها اعلام شده است./روابط عمومی
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
کار فرهنگی باید بیشتر دنبال معنویت باشد
-
هنرمندان در فضای مجازی
-
انیمیشن صنعتی، صنعت انیمیشن
-
اخلاق منهای مذهب قادر به تزکیه نیست
-
اتاق تاریک، شاید جایی از ذهن ما باشد
-
عکس نوشت
-
سخن روز
اخبارایران آنلاین